بزرگترین ستمی که امکان دارد در حق آدمی روا داشته شود، الزام و تحمیل اندیشهای به اوست.
پروردگار هستی یقیناً به مصلحت ما آگاه بوده و هست و صلاح را در این دیده که هر شخصی را با سیستم فیزیکی و روحی منحصر به خودش بیافریند؛ که نتیجهی این آفرینش برای ما در جوانب و ابعاد مختلف محسوس است.
بطور مثال، خدای متعال میفرماید:
«ومِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ ۚ إِنَّ فِي ذَٰلِكَ لَآيَاتٍ لِلْعَالِمِينَ»(٢٢/روم)
«و از نشانههای الهی، آفرینش آسمانها و زمین، و تفاوت زبانها و رنگهای شماست؛ همانا در این امر برای دانشمندان نشانههایی قطعی است.»
بنابر آیهی مذکور و آیات متعدد دیگر به این نکتهی ظریف خواهیم رسید؛ که تنوّع و دگر اندیشی از سنّتهای الهی است.
فرقی ندارد که این اختلاف و تنوّع در جنس باشد یا رنگ و یا فکر...
در عصر کنونی شاهد امواج عظیمی از افکاری هستیم که تمام توان خود را بکار بسته تا با این سنت الهی یعنی تنوّعپذیری بجنگند و آن را از صحنه ی روزگار محو سازند!
خطاب سخن بنده به تنوّع در اسلوب دعوت و افکار آدمی برمیگردد که سالیان سال دغدغهی آن را در وجود خویش حس مینمایم.
پیشتر بیان داشتم که خداوند عزوجل به فکر و تعقل یکایک ما اهمّیّت خاصی را قائل شده است؛ چنانچه میفرماید:
«ولَوْ شَاءَ رَبُّكَ لَجَعَلَ النَّاسَ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَا يَزَالُونَ مُخْتَلِفِينَ»(هود/۱۱۸)
«و اگر پروردگارت میخواست، همه مردم را یک امّت (بدون هیچگونه اختلاف) قرار میداد؛ ولی آنها همواره مختلفند»
آیه فوق بیان میدارد که پروردگار در تعامل با مخلوقاتش از در اجبار و الزام وارد نشده و بلکه دوست میدارد که همه آزاداندیش باشند.
با گذشت زمان و دوری از قرآن و مفاهیمش و در مقابل اصل قرار دادن نصوص غیر قرآنی، امروزه این عائدمان گشته که همدیگر را تحمّل نکنیم و درک تفاوتها را نداشته باشیم.
(باید همه مثل ما باشند، تنها راه نجات ماییم، دیگران در خسران کاملند، هر چه ما بهش دست یافتیم آن حق است و بس و...)
تمام این جملات، با حق مطلق بودن الله در تناقض هست؛ گویا دیگرانی هم خود را العیاذ بالله بمثابهی باریتعالی میدانند اما ما بیخبریم!!!
با گذری کوتاه در زندگانی الگویمان -صلی الله علیه و سلم- بدین مطلب پی خواهیم برد که او هیچگاه یارانش را از لحاظ فکری محدود نمیساخت و بلکه صحنه را برای آنها باز مینمود تا زمینهی تحقیق را برایشان فراهم سازد.
منتها امروزه متأسّفانه پیروی از سنت رسولالله -صلی الله علیه و سلم- در چند چیز خاص محصور شده که گاه منفعتهایی نیز در آن دخیل هست.
نوشتهی خود را با جملهی پر معنای آلبر کامو (نویسنده و فیلسوف معروف فرانسوی) به اتمام خواهم رساند:
«من از کسانی که در باور خود همیشه حق دارند، متنفرم!»
نظرات